پایگـــــاه مقاومـــــت بسیــــج حضرت علـــــی اصــــغر (ع) ابهر
*کار با خدا خستگی و دلسردی ندارد*
منوي اصلي
مطالب پيشين
موضوعـــــات سـايت
کارنامه عمليات ها
جنگ دفاع مقدس
لينک همسنگرها
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
درباره ما

سلام این سایت توسط بسیجیان پایگاه مقاومت بسیج حضرت علی اصغر (ع) راه اندازی شده است. هدف از این سایت اطلاع رسانی از فعالیت های این پایگاه برای عموم می باشد. منتظر نظرات،انتقادات و پیشنهاد های شما عزیزان هستیم
جستجو

وصيـــت شهدا
وصيت شهدا
آرشيو مطالب
لوگوي همسنگر ها
ابزار و قالب وبلاگ
کاربردي

خبرنامه وب سایت:





Alternative content


ابر برچسب ها

به محض اینکه نماز اول را سلام می داد، تکبیر نماز دوم را می گفت و تازه نماز دوم را تمام کرده، نماز سوم را و همین طور دعا و سجده های طولانی...!

به محض اینکه نماز اول را سلام می داد، تکبیر نماز دوم را می گفت و تازه نماز دوم را تمام کرده، نماز سوم را و همین طور دعا و سجده های طولانی...!

به گزارشخادم الشهداء،به محض اینکه نماز اول را سلام می داد، تکبیر نماز دوم را می گفت و تازه نماز دوم را تمام کرده، نماز سوم را و همین طور دعا و سجده های طولانی...!

خلاصه اگر کسی فقط می خواست یک احوالپرسی خشک و خالی هم با او بکند، کلی باید کمین می نشست.

بعضی از بچه ها به او می گفتند: «به خودت رحم نمی کنی به فرشته ها رحم کن. بیچاره ها خسته شدند. از بس ثواب نوشتن. یک راحت باشی هم بهشون بده.»

و دیگری اضافه می کرد:«ما هم آدمیم و بنده همون خدا که ولش نمی کنی، وقت کردی یه سری هم به ما بزن.»


برچسب ها :
شنبه 22 فروردين 1394برچسب: ترس از گناه - ,,,,,,,,,,,,,؟, ساعت 1:40

 ترس از گناه - .............؟

ترس از گناه - .............؟-1
 
 
 
 
 

برچسب ها :
شنبه 22 فروردين 1394برچسب: ترس از گناه - ,,,,,,,,,,,,,؟, ساعت 1:40

ترس از گناه - .............؟

ترس از گناه - .............؟-1

برچسب ها :
شنبه 22 فروردين 1394برچسب:شهید حاج حسین خرازی؛, ساعت 1:16

 

شهید حاج حسین خرازی؛

 

فرمانده با اخلاص لشکر امام حسین(ع) +تصاویر

 

خادم الشهداء؛ بهش خبر دادند پانزده نفر از بچه های کمین، ساعت هاست که آب ندارن. حاج حسین به یکی از بچه ها گفت: اسلحتو بردار و دنبال من بیا.

 

خادم الشهداء | بهش خبر دادند پانزده نفر از بچه های کمین، ساعت هاست که آب ندارن. حاج حسین به یکی از بچه ها گفت: اسلحتو بردار و دنبال من بیا.

 

حاجی دست راستش قطع شده بود؛ با دست چپ، بیست لیتری آب رو کشید روی دوشش و حرکت کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برچسب ها :
شنبه 22 فروردين 1394برچسب:شهید حاج حسین خرازی؛, ساعت 1:16

شهید حاج حسین خرازی؛

فرمانده با اخلاص لشکر امام حسین(ع) +تصاویر

خادم الشهداء؛ بهش خبر دادند پانزده نفر از بچه های کمین، ساعت هاست که آب ندارن. حاج حسین به یکی از بچه ها گفت: اسلحتو بردار و دنبال من بیا.

خادم الشهداء|بهش خبر دادند پانزده نفر از بچه های کمین، ساعت هاست که آب ندارن. حاج حسین به یکی از بچه ها گفت: اسلحتو بردار و دنبال من بیا.

حاجی دست راستش قطع شده بود؛ با دست چپ، بیست لیتری آب رو کشید روی دوشش و حرکت کرد.


برچسب ها :

 

نمی گذارم خواهرم بدون حجاب در خیابان رژه برود!

نمی گذارم خواهرم بدون حجاب در خیابان رژه برود!

خادم الشهداء؛ تهدید کردند کارش را به ساواک می کشانند. فایده ای نداشت؛ روی غیرتش با چیزی معامله نمی کرد!

 

خادم الشهداء | نسبت به عفاف و حجاب بسیار حساس بود و به فرامین الهی توجه زیادی نشان می داد. وقتی رژیم شاهنشاهی دستور داد که دخترها باید لباس هایی به رنگ آبی و قرمز بپوشند و در خیابان رژه بروند، غیرتش به جوش آمد! به مدرسه خواهرش رفت و با قاطعیت به مدیر مدرسه گفت:«من به هیچ عنوان نمی گذارم خواهرم بدون حجاب از مدرسه خارج شده و رژه برود.»



تهدید کردند کارش را به ساواک می کشانند. فایده ای نداشت؛ روی غیرتش با چیزی معامله نمی کرد!


برچسب ها :
شنبه 22 فروردين 1394برچسب:سفره بی ریا +عکس, ساعت 1:15

 

خادم الشهداء؛ جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس فرزندان امام خمینی(ره) با ظهور عصری طلایی در تاریخ ملتمان آغاز شد. عصری که بی شک می‌توان آنرا جزو نورانی ترین و درخشان ترین سالهایی دانست که در ایران گذشته است.

 

به گزارش خادم الشهداء ، جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس فرزندان امام خمینی(ره) با ظهور عصری طلایی در تاریخ ملتمان آغاز شد. عصری که بی شک می‌توان آنرا جزو نورانی ترین و درخشان ترین سالهایی دانست که در ایران گذشته است.



روزهایی که مردم از همیشه به هم نزدیک تر بودند و ناب ترین فرزندان خود را به مسلخ خون می فرستادند و در راه خدا قربانی می‌کردند تا خاک کشورشان بماند. حماسه هایی اتفاق می افتاد که بیشتر شبیه افسانه بود تا واقعیت. منطقه جنگی که باید تبدیل شود به جایگاه عده ای سرباز که به زور و با ترس فرستاده شدند به جبهه و ناامیدی در بین شان موج بزند شده بود محلی برای سیر و سلوک عارفانه و عاشقانه با خدا.



خنده ها از ته دل بود و احوالات همه با نشاط. هر کسی به عقب بر می‌گشت چنان دلتنگ می شد که هوای شهر تنفس را برایش سخت میکرد و هر جور بود خود را به همان منطقه می‌رساند.



تصاویر و فیلم هایی که به یادگار از آن لحظات ثبت شده است می تواند گوشه ای از خاطرات خوب روزهای دفاع مقدس را تداعی کند. عکس پیش رو هم رزمندگانی را نشان می دهد که پای سفره صبحانه با شیشه های مربایی که حالا تبدیل شده به لیوان چایی نشسته و عکس یادگاری گرفته اند.

 

 

منبع: فارس نیوز

 

 

برچسب ها :

نمی گذارم خواهرم بدون حجاب در خیابان رژه برود!

نمی گذارم خواهرم بدون حجاب در خیابان رژه برود!

خادم الشهداء؛ تهدید کردند کارش را به ساواک می کشانند. فایده ای نداشت؛ روی غیرتش با چیزی معامله نمی کرد!


خادم الشهداء|نسبت به عفاف و حجاب بسیار حساس بود و به فرامین الهی توجه زیادی نشان می داد. وقتی رژیم شاهنشاهی دستور داد که دخترها باید لباس هایی به رنگ آبی و قرمز بپوشند و در خیابان رژه بروند، غیرتش به جوش آمد! به مدرسه خواهرش رفت و با قاطعیت به مدیر مدرسه گفت:«من به هیچ عنوان نمی گذارم خواهرم بدون حجاب از مدرسه خارج شده و رژه برود.»



تهدید کردند کارش را به ساواک می کشانند. فایده ای نداشت؛ روی غیرتش با چیزی معامله نمی کرد!


برچسب ها :
شنبه 22 فروردين 1394برچسب:سفره بی ریا +عکس, ساعت 1:15

خادم الشهداء؛ جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس فرزندان امام خمینی(ره) با ظهور عصری طلایی در تاریخ ملتمان آغاز شد. عصری که بی شک می‌توان آنرا جزو نورانی ترین و درخشان ترین سالهایی دانست که در ایران گذشته است.

به گزارشخادم الشهداء،جنگ تحمیلی و هشت سال دفاع مقدس فرزندان امام خمینی(ره) با ظهور عصری طلایی در تاریخ ملتمان آغاز شد. عصری که بی شک می‌توان آنرا جزو نورانی ترین و درخشان ترین سالهایی دانست که در ایران گذشته است.



روزهایی که مردم از همیشه به هم نزدیک تر بودند و ناب ترین فرزندان خود را به مسلخ خون می فرستادند و در راه خدا قربانی می‌کردند تا خاک کشورشان بماند. حماسه هایی اتفاق می افتاد که بیشتر شبیه افسانه بود تا واقعیت. منطقه جنگی که باید تبدیل شود به جایگاه عده ای سرباز که به زور و با ترس فرستاده شدند به جبهه و ناامیدی در بین شان موج بزند شده بود محلی برای سیر و سلوک عارفانه و عاشقانه با خدا.



خنده ها از ته دل بود و احوالات همه با نشاط. هر کسی به عقب بر می‌گشت چنان دلتنگ می شد که هوای شهر تنفس را برایش سخت میکرد و هر جور بود خود را به همان منطقه می‌رساند.



تصاویر و فیلم هایی که به یادگار از آن لحظات ثبت شده است می تواند گوشه ای از خاطرات خوب روزهای دفاع مقدس را تداعی کند. عکس پیش رو هم رزمندگانی را نشان می دهد که پای سفره صبحانه با شیشه های مربایی که حالا تبدیل شده به لیوان چایی نشسته و عکس یادگاری گرفته اند.

منبع:فارس نیوز


برچسب ها :

خوشا "بحالتان،مادر تان " حضرت زهراست...

 

خوشا
 
 
 
 
 

برچسب ها :

خوشا "بحالتان،مادر تان " حضرت زهراست...

خوشا

برچسب ها :
چهار شنبه 6 اسفند 1393برچسب:, ساعت 14:6

 ارباب 

پلکی به هم بزن که هدایت شود زمین 

حر با نگاه تو سپرش را زمین گذاشت...


برچسب ها :

موضوع : اطلاعیه پایگاه ,  واحد عملیات پایگاه ,  گزارش واحد عملیات ,  اطلاعیه واحد عملیات ,   , 
چهار شنبه 6 اسفند 1393برچسب:, ساعت 14:6

ارباب

پلکی به هم بزن که هدایت شود زمین

حر با نگاه تو سپرش را زمین گذاشت...


برچسب ها :

موضوع : اطلاعیه پایگاه ,  واحد عملیات پایگاه ,  گزارش واحد عملیات ,  اطلاعیه واحد عملیات ,   , 


صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 36 صفحه بعد